آموخته ام

 

آموخته ام… با پول می شود: خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه،   می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

آموخته ام … تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی

آموخته ام …  مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

آموخته ام …  هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت

آموخته ام … همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

آموخته ام … مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

آموخته ام … گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام … راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است

آموخته ام …  زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند

آموخته ام …  پول شخصیت نمی خرد

آموخته ام …  تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

آموخته ام …  خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم

آموخته ام …  چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد

آموخته ام …  این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان

آموخته ام …  وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد

آموخته ام …  هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

آموخته ام …  زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام …  فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آموخته ام …  لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد

چارلی چاپلین

پدر خوانده ای برای تاریخ

 

جلد كتاب

هرودوت، تاريخ‌نگار نامدار يوناني، پيرامون سال‌هاي 480 تا 490 پيش از ميلاد، در شهر «هاليكارناسوس» در جنوب غربي آناتولي به‌دنيا آمد و ميان سال‌هاي 425 تا 430 چشم از جهان فرو بست. نژاد او به «دوريسي‌ها»، يكي از آخرين تيره‌هايي كه بر سرزمين اصلي يونان دست يافتند، مي‌رسيد. او بعدها براي نگارش تاريخش دست به سفرهاي طولاني زد. 

به نظر مي‌رسد او نخستين جهانگرد غربي است كه خاورميانه امروزي را از نزديك ديد. تحقيقات هرودوت شامل تاريخ سرزمين‌هايي بود كه بدان‌ها سفر مي‌كرد، اما هدف اصلي‌اش روايت جنگ‌هايي بود كه از زمان تشكيل امپراتوري ايران تا زمان خشايارشا بين ايران و يونان واقع شده بود. 

كتاب هرودوت، كه به «تواريخ» مشهور است، منبعي مهم براي شناخت رويدادهاي روزگار باستان و به ويژه تاريخ مادها و هخامنشيان به‌شمار مي‌رود. اين اثر شامل 9 كتاب است كه هر كدام از آن كتاب‌ها به نام يكي از ارباب انواع يونان كهن ناميده شده است، اما همواره در درستي و حقيقت‌جويي تاريخ‌نگاري هرودوت گمانه‌هايي وجود دارد و بسياري از نويسندگان پيشين و پژوهندگان امروز، او را متهم به افسانه‌پردازي، زياده‌گويي و جانبداري در نگارش تاريخ مي‌كنند و مي‌نويسند كه آگاهي‌هاي او درباره بابل و آشور، رنگ افسانه‌اي دارد. 

به هر روي، هرودوت كتاب تاريخ خود را در عهد حكمراني «پريكلس»، سياستمدار و سخنران بزرگ يوناني (مرگ در 429 پ.م) در آتن به نگارش درآورد. او ساليان پايان زندگي را در يكي از مستعمره‌هاي تازه سازمان يافته پريكلس در جنوب ايتاليا سپري كرد و تا آخرين روزهاي حيات، سرگرم ويرايش و بازنويسي كتاب خود بود. «تاريخ هرودوت» را سرآغاز تاريخ‌نويسي در جهان غرب مي‌دانند. 

فرشيد ابراهيمي در كتاب تازه خود «پدر خوانده‌اي براي تاريخ» به نقد و بررسي آن بخش از تاريخ هرودوت مي‌پردازد كه درباره ايرانيان است. او پژوهش خود را فراخواني براي بازنگري تاريخ هخامنشيان «از آلايش‌هاي يكسونگرانه و پيرايش آن از بغض‌ها و كينه‌هايي» مي‌داند كه از كتاب هرودوت سرچشمه مي‌گيرد. اين اشاره و فراخوان از آن روست كه بسياري از محققان، روايت هرودوت درباره ايرانيان را آلوده به غرض‌ورزي و ناراستي مي‌دانند. 

گورستان عصر آهن تبريز1

شگفتی های گورستان عصر آهن2

(سایت موزه گورستان عصر آهن مسجد کبود تبریز

1. محوطه مسجد کبود: محدوده محوطه در شمال، شمال غرب و شمال شرق بنای مسجد کبود زیر چندین متر رسوبات واقع شده طول شرقی و غربی این محوطه تقریبا 276 مترو عرض شمالی جنوبی آن بطور متوسط 102 متر و دارای مساحتی حدود 3 هکتار می باشد.

2. پیشینه مطالعاتی باستان شناسی: طی خاکبرداریهای سال 1376 بوسیله شرکتهای ساختمانی آثاری از این محوطه بدست آمد و در شهریور ماه 1377 توسط آقای نصرت ا... معتمدی محوطه شناسی و آثار هزاره اول پ.م گزارش شده است و در سال 1379 عملیات حفاری عملا توسط آقای دکتر نوبری آغاز و طی 4 فصل کاوش تا 1382 ادامه یافت و گورستان مربوط به عصرآهن شناسایی شد.

3. آثار شناسایی شده شامل: نخاله های ساختمانی دوره معاصر، آثاری از دوره قاجاریه، صفویه، تیموری و ایلخانی در لایه های بالا بدست آمد.

4. آثار و اشیاء بدست آمده از قبور شامل: ظروف سفالی و اشیاء زینتی می باشد که همراه اسکلتها در داخل گورها بدست آمده است.

5. قدمت گورستان شناسایی شده مربرط به عصر آهن 2 می باشد.)

این عبارت، متن تابلویی ست که در محوطه فضای آزاد سایت موزه مقابل درب ورودی به عنوان شناسنامه مکان نصب شده است.

در واقع سایت موزه به موزه ای گفته می شود که به شکل طبیعی در محوطه کاوش های باستان شناسی برقرار شده و در آن آثار کشف شده بدون تغییر و دستچین شدن به نمایش در می آیند. از آنجا که تعداد چنین مجموعه هایی در سراسر جهان بسیار کمیاب است به همین دلیل کشف و راه اندازی سایت موزه مسجد کبود در تبریز که نخستین نوع از این موزه ها در ایران می باشد، از اهمیت بالایی در سطح جهان برخوردار بوده و بدلیل قدمت و حجم آثار کشف شده نمی توان برای این مجموعه ارزش مادی تعیین کرد اما همه این محوطه که باقی مانده از تمدن ماقبل تاریخ است دارای ارزشی جهانی است.

سایت موزه مسجد کبود با قدمتی 3 هزار و 500 ساله شامل گورستانیست مربوط به عصرآهن 2 ، حدود سالهای 800 تا 1200 پیش از میلاد که در ضلع شرقی این مسجد واقع شده است. از ابتدای کشف این گورستان طرح سایت موزه وجود داشته و با تاخیر در اردیبهشت ماه سال 86 سایت موزه عصر آهن تبریز جزء مجموعه مسجد کبود افتتاح شد.

در لایه 23  و 24 خاک بستر رودخانه ای را داریم که تمام قبرستان زیر رسوبات این رودخانه دفن شده بود. گروه کاوش تا لایه 25 پیشروی کرده و پس از لایه برداریهای سطحی از عمق 5/3متر به بعد بالاترین سطح قبرستان و اجساد مدفون در آن را کشف کرده اند. سطح فعلی گورستان در عمق تقریبی 10 متر پائینتر از سطح خیابان امام قرار دارد و آخرین لایه قبرهای موجد در آن میباشد. قبر دو نفره ای که سال 78 از این مجموعه در عمق 8 متری پائین تر از سطح مسجد در محوطه مسجد کبود پیدا شده، چون استثناٌ شامل دو جسد بوده به موزه آذربایجان منتقل شده است. در تمامی قسمتهای حفاری شده بلافاصله پس از برداشت لایه سطحی، سفالهای مربوط به دوره های قاجار، صفوی، تیموری، ایلخانی و سلجوقی به صورت بسیار در هم ریخته به دست آمده است، علت این به هم ریختگی را، که سبب مشخص نشدن قطعی لایه های دوره اسلامی شده، می توان حفر چاههای فاضلاب و وقوع زلزله های متعدد دانست. شهر تبریز در طول تاریخ، چندین بار با زلزله های سهمگین تخریب شده، ولی مردم این شهر دوباره آن را بنا کرده اند ، به همین دلیل می توان آثار مختلفی از دوران باستان و هخامنشیان تا دوره های بعد را در لایه های این خاک یافت. اما به دلیل پراکندگی آثار، نمی توان دوره های دقیق تاریخی آنها را مشخص کرد.

بنا به گفته هایی  این مکان حالت تپه مانند داشته و این امر باعث شده سطح گورها با هم متفاوت بوده و اجساد در یک سطح و عمق ثابت دفن نشوند. گروه کاوش برای رسیدن به پایین ترین لایه، قبور لایه های بالاتر را جمع کرده تا پس از مرمت و تهیه شناسنامه معرفی، در محفظه هایی به شکل تابوت شیشه ای به نمایش درآیند.

تدفین اجساد این قبرستان با استثنای اجسادی که تدفین ثانویه داشتند به شکل جنینی بوده است. جهت تدفین شرقی-غربی و صورت اجساد همواره به سمت شمال است. به دلیل اعتقاد دینی این قوم (مهر پرستی) اجسادی که قبل از ظهر دفن می شدند به سمت شرق و اجسادی که بعد از ظهر دفن می شدند به سمت غرب بوده اند. اما بدون توجه به جهت دفن همواره صورت جسد به سمت شمال قرار می گرفته است. همچنین به دلیل اعتقاد به جهان پس از مرگ و زنده شدن مردگان، کنار اجساد وسایل و ابزاری را دفن می کردند. از جمله سفالهایی که داخل آنها مواد غذایی و آشامیدنی پر می کردند. داخل قبور زنان اشیاء زینتی از جمله گردنبند، انگشتر و دستبند مفرغی و داخل قبور مردان نیز ابزار جنگی چون سرنیزه مفرغی، خنجر و درفش می نهادند. از سویی نیز تعداد و نوع اشیاء موجود در داخل قبور، شیوه ساخت و سادگی آنها خود نشان از تفاوت طبقاتی میان مردم مدفون در این قبرستان می باشد. برای شناخت فرهنگ مردمی که در این گورستان مدفونند مطالعاتی انجام نگرفته ولی از نظر شکل و شیوه ساخت سفالها شبیه به تپه حسنلو و از نظر ساخت زیور آلات و اشیاء تزئینی شباهتهایی با آثار یانیق تپه حوالی آذربایجان دارند که از این شباهتها تبادلات فرهنگی این قوم آشکار است.

اکثر اجساد دفن شده در این گورستان در سنین جوانی بوده اند، حتی جسد نوزاد و جنین هم در میانشان یافت میشود.

مسئله قابل توجه در این قبرستان تدفین ثانویه تعدادی از این اجساد است که نشان دهنده اهمیت و قداست این قبرستان در قرون گذشته میباشد. مردم کوچ نشین قبیله اجساد خانواده خود را که در محل دیگری فوت کرده بودند به اینجا منتقل و در این محل که از اهمیت و قداست خاصی برخوردار بوده دفن می کرده اند. چون مسیری شاید طولانی برای تدفین طی  می شده، دقت در سالم نگهداشتن جسد به حالت تدفین انجام نگرفته و بعضی از اجساد به حالت متلاشی و یا حتی ناقص دفن می شده اند.


 یکی از دستبند های برنزی کشف شده در این سایت تحویل من داده شده است تا برای دید عموم در موزه مرمت نماییم و امیدوارم در این کار موفق باشم.

عکس در ادامه مطلب

 

ادامه نوشته

گور خمره های ایران


Pithos Burials in Iran

این نام کتابی است از آقای احمد چایچی امیر خیز و به بررسی جنبه های آیینی تدفین های خمره ای در دوران پیش از تاریخ می پردازد.

کتابی است جذاب  برای افرادی هم که مطالعات  باستان شناسی ندارند مفید می باشد و می توانند اطلاعات خوبی از این دوران بدست بیاورند.

سر فصل های این کتاب شامل:

۱- جنبه های آیینی تدفین های خمره ای

۲- نگاهی به تدفین های خمره ای دوران پیش تاریخ

۳- نگاهی به تدفین های خمره ای دوران تاریخی

۴- ظروف تدفین- استخوان دان و خاکستر دان

کتاب خوبی است برای علاقه مندان به دوران پیش از تاریخ و نیز به کسانی که علاقه زیادی به جنبه های آیینی دوران باستان دارند.

رفرنس کتاب: گور خمره های ایران/ احمد چایچی امیر خیز- تهران: سمیرا- ۱۳۸۴

هندسه ایرانی

به محیط اطراف خود نگاه کنیم میتوانیم قاعده نظم وار ریاضی و هندسه را تماشا کنیم. جهان بر پایه نظم هندسی است تا بتواند زیبایی های خود را بروز دهد.  هندسه ایرانی قاعده منظم فضایی است که جز زیبایی هیچ ندارد!

هندسه روح فضایی نظم واری به انسان می دهد که بیننده را مبهوت خود می کند. آنچنان وصف انگیز است که روح را سرشار از لطافت می کند. خطها و منحنی ها آنچنان با نظمی دقیق از پس هم عبور می کنند که شکل های زیبا می آفرینند: زهره، هشت، ترنج، چهار سلی، چلیپا، شمسه، پیلی، ستاره، فرفره، گره، سرمه دان، هشت، شش، گیوه، طبل و ... هزاران نقش دیگر که در هر منطقه ای از ایران نام های بخصوص خود را دارد.

زهره به زیبایی وصف ناپذیر در کنار شمسه خود نمایی می کند و سرمه دان در امتداد چلیپا مغرور وار ایستاده و ترنج همگان را به دیدن زیبایی خود دعوت می کند. شکل ها و نقش ها در کنار هم قرار می گیرند و طرح های زیبا بوجود می آورند: چلیپا و سرمه دان، هشت و پیلی، هشت و پیلی دورانی، لوز و مربع، فرفره ترنج دار، انواع گره چینی، شش و گیوه- هشت و طبل- هشت و ژیلی ترنج دار و ...

هر چه نگاه می کنی سیر نمی شوی و به پایان نمی رسی.... زیبایی این طرح ها چشم را نوازش می دهد و جان را تازه می کند گویی وارد جهانی دگر شده ای...

مساجد، تکیه گاه ها، برج ها، خانه ها، پنجره ها، درب ها، دیوار ها ، گلدسته ها، گنبد ها و .... تکیه گاه این نقوش هندسی ایرانی هستند که چه خوب با محیط خود خو گرفته اند و فرهنگ غنی ایرانی را به جهانیان تقدیم می کنند. به هر امامزاده ای که می رویم در اولین نگاه گلدسته و یا گنبد منقش به هندسه ایرانی تو را جلب می کند و این هندسه است که روح معنوی به تو می دهد روحی سرشار از زیبایی و لطافت که در ورای این طرح ها نهفته است.

و چه زیبا و دلنشین است یادگیری این زیبایی و نقش کردن آن... ساعت ها خلوت می کنی و به رسم این نقش ها طبق قاعده ریاضی می پردازی و به این نکته پی می بی که استادکاران قدیم ما چه عالمانی بودند که در عین بی سوادی ظاهر، باطنی معنوی و روحانی و با علمی داشته اند که الان مدرک و گواه با سودی خود را به رخ ما می کشند و چه انسان های افتاده ای بودند کهبا خرد خود روح زیبایی را برای ما معنا کردند...

ادامه نوشته

نقدی بر مرمت آرامگاه کوروش کبیر

مرمتی که اخیرا بر روی آرامگاه کوروش کبیر انجام گرفته شده است،  ابهامات و  سوالات زیادی را در ذهن دوستداران میراث فرهنگی کشور ایجاد کرده است.چرا که کوروش کبیر را آنچنان که باید نشناخته اند و در مرمت و حفاظت از میراث با ارزشش کوتاهی نموده اند.

  مقاله حاضر سعی بر این دارد تا با نگاهی به اهمیت حفظ میراث فرهنگی کشور و نقش کوروش کبیر در تشکیل زیربنای تمدن ایران از دیدی واضح و واقعی،سعی در تشریح نیاز توجه بیشتر به تمدن و فرهنگ هزاران ساله ایرانیان از سوی مسئولین نماید.

قسمت بالا بخشی از مقاله جناب آقای رسولی نسب، دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت بناهای تاریخی  دانشگاه هنر اصفهان می باشد که به صورت فایل pdf در اختیار شما عزیزان قرار می دهم.


دانلود فایل pdf

 

 

میلاد امام رضا علیه السلام را به دوستداران آن حضرت تبریک می گوییم

 

دوست هركس عقل او, و دشمنش جهل اوست.

بعد از انجام واجبات, كارى بهتر از ايجاد خـوشحالى براى مومن, نزد خداوند بزرگ نيست.

                                                                      امام رضا علیه السلام     

 

 

 

 


 


 

 

جديدترين گزارش از ميراث جهاني يونسكو

جام جم آنلاين: «ميراث جهاني» ثبت شده در فهرست يونسكو، با توسعه يافتگي و رونق گردشگري در كشورهاي دنيا ارتباط مستقيم دارد.

 فهرست ميراث جهاني يونسكو را در تاريخ 1 ژوئن سال 2010 ميلادي مورد بررسي قرار داديم و به نتايج زير رسيديم:

تا زمان ارائه اين گزارش، 890 «ميراث جهاني» در فهرست يونسكو به ثبت رسيده كه در آن ميان، 689 «ميراث فرهنگي»، 176 «ميراث طبيعي» و 25 «ميراث مخلوط» (فرهنگي – طبيعي) ديده مي‌شوند.

در ضمن علاوه بر آمار بالا، 32 «ميراث در خطر» نيز در فهرست يونسكو ديده مي‌شود كه 16 مورد مربوط به «ميراث طبيعي» و 16 مورد مربوط به «ميراث فرهنگي» است. قابل ذكر است كه اين آثار در بين 148 كشور عضو «كنوانسيون ميراث جهاني» پراكنده‌اند.

در مورد ايران بايد بگوييم كه تاكنون 9 «ميراث فرهنگي» و 1 «ميراث در خطر» در فهرست يونسكو به ثبت رسانده است. با احتساب همه‌ي ميراث جهاني در همه‌ي كشورهاي عضو، مي‌توان چندين نتيجه گرفت:

1- به طور متوسط، هر كشور دنيا را مي‌توان داراي 6 ميراث جهاني فرض كرد.
2- تقريبا به ازاي هر 4 «ميراث فرهنگي»، 1 «ميراث طبيعي» به ثبت رسيده است. و اين بدان معني است كه تعداد «ميراث فرهنگي» در دنيا 4 برابر «ميراث طبيعي» است.
3- تقريبا 1 كشور از هر 5 كشور‌، داراي «ميراث در خطر» است و تخريب «ميراث طبيعي» دقيقا به اندازه‌ي «ميراث فرهنگي» است.

وقتي به فهرست يونسكو با دقت بيشتري نظر مي‌افكنيم متوجه مي‌شويم كه «ميراث در خطر» در كشورهاي توسعه يافته ديده نمي‌شود و بيشتر متعلق به كشورهاي جهان سوم است. توجه كنيد:
«ميراث فرهنگي در خطر» متعلق به كشورهاي يمن، ونزوئلا، تانزانيا، صربستان، فيليپين، پرو، پاكستان، شهر اورشليم كه توسط كشور اردن به ثبت رسيده، عراق، ايران، گرجستان، مصر، شيلي و افغانستان است.
 
ميراث طبيعي در خطر متعلق به كشورهاي بليز، جمهوري آفريقاي مركزي ،كلمبيا، كنگو ،اكوادور، اتيوپي، گينه، هند، نيجر و سنگال است.
چند موضوع جالب توجه در اين ميان قابل توجه است:
1- افغانستان 2 اثر در فهرست يونسكو ثبت كرده كه هر دو «ميراث فرهنگي در خطر» هستند.
2- كنگو 5 اثر در فهرست يونسكو ثبت كرده كه همه «ميراث طبيعي در خطر» هستند.
3- عراق 3 «ميراث فرهنگي» در فهرست يونسكو به ثبت رسانده كه 2 مورد از آن‌ها «ميراث فرهنگي در خطر» هستند.
4- جالب اين است كه پاكستان، افغانستان و عراق كشورهايي در همسايگي ايران هستند كه همگي «ميراث در خطر» دارند.

اگر به دنبال اين سوال باشيم كه كدام كشورها بيشتريم ميراث جهاني را به ثبت رسانده‌اند به نتيجه زير مي‌رسيم:

ايتاليا با 44، اسپانيا با 41 و چين با 38 «ميراث جهاني» به ترتيب در فهرست اول تا سوم، قرار گرفته‌اند. در رتبه‌هاي بعدي، آلمان با 34 اثر، فرانسه با 32، مكزيك 29، انگليس 28، هند 27، روسيه 23 و آمريكا با 20 اثر ثبت شده، قابل توجه هستند.
 
با توجه به آمار بالا، مي‌توان بيان كرد كه به طور تقريبي رونق گردشگري در هر كشور و منطقه، با تعداد «ميراث جهاني» ارتباط مستقيم دارد. با نطري دوباره به فهرست «ميراث جهاني» متوجه مي‌شويم كه كشورهاي آمريكا با 12، استراليا با 11، كانادا با 9، روسيه با 8 و چين با 7 اثر ثبت شده، بيشترين «ميراث طبيعي» را ثبت كرده‌اند.

اين آمار، موضوع جالبي را براي ما روشن مي‌كند:
1- تعداد «ميراث طبيعي» با وسعت كشورها در ارتباط مستقيم است. يعني كشورهاي بزرگتر، ميراث طبيعي بيشتري را ثبت كرده‌اند. جالب اين است كه بر خلاف «ميراث طبيعي، «ميراث فرهنگي» با وسعت كشورها ارتباط ندارد. به طور مثال تنها در شهر بارسلونا، 9 ميراث جهاني وجود دارد و البته از اين لحاظ شهري بي‌رقيب است.

2- كشورهايي كه تمدن ديرينه‌‌اي ندارند، «ميراث طبيعي» بيشتري دارند و اين مي‌تواند بيانگر اين موضوع باشد كه ايجاد تمدن در بسياري از مواقع، طبيعت را مورد تهاجم و تخريب قرار داده است.

3- با توجه به «ميراث طبيعي» كشورهايي از قبيل؛ كاستاريكا تنها با 3 «ميراث طبيعي» و 0 «ميراث فرهنگي»، كنيا با 2 «ميراث طبيعي» از 4 «ميراث جهاني»، ماداگاسكار با 2 «ميراث طبيعي» از 3 «ميراث جهاني»، تانزانيا با 4 «ميراث طبيعي» از 7 «ميراث جهاني»، پاناما با 3 «ميراث طبيعي» از 5 «ميراث جهاني» و ... مي‌توان ادعا كرد كه كشورهاي آفريقايي و آمريكايي نسبت به كشورهاي آسيايي و اروپايي، «ميراث طبيعي» بيشتري دارند.

از طرفي نيوزيلند 3 «ميراث جهاني» به ثبت رسانده كه 2 اثر آن «ميراث طبيعي» و 1 «ميراث مخلوط» است. استراليا تنها 2 «ميراث فرهنگي»، 4 «ميراث مخلوط» و 11 «ميراث طبيعي» دارد. يعني قاره‌ي اقيانوسيه هم بيشتر با «ميراث طبيعي» خود را در عرصه‌ي جهان به نمايش درآورده است. 

با مقايسه‌اي ميان ايران و برخي از كشورها مي‌توانيم به نتايج زير برسيم:
بلژيك 10 «ميراث جهاني»، هم‌تعداد با ايران در فهرست يونسكو ثبت كرده و اين در حالي است كه وسعت ايران 53 برابر آن است. ايران 21 مرتبه بزرگتر از كشور جمهوري چك است و با اين حال اين كشور 11 «ميراث جهاني» به ثبت رسانده. همچنين كشور ما حدود 40 برابر بزرگتر از كشور سوئيس است ولي هر دو 10 «ميراث جهاني» ثبت شده دارند، البته همزمان بايد به اين نكته توجه كرد كه سوئيس «ميراث در خطر» ندارد و 3 «ميراث طبيعي» در ميان «ميراث جهاني»‌اش ديده مي‌شوند.

در واقع ايران از كشورهاي داراي فرهنگ ديرينه همچون هند (27 ميراث جهاني) و چين (38 ميراث جهاني) و يونان (17 ميراث جهاني)، تعداد بسيار كمتري «ميراث جهاني» به ثبت رسانده و از طرفي در برابر كشورهاي كوچك اروپايي نيز در وضعيت خوبي قرار ندارد. از نتايج فهرست «ميراث جهاني» يونسكو مي‌توان رابطه‌ مستقيم ميان تعداد آثار ثبتي جهاني و توسعه‌يافتگي را دريافت.

خبرگزاري ميراث فرهنگي - گردشگري


گفتگویی با خدا

گفتم: خسته‌ام

گفت: "لاتقنطوا من رحمة الله" از رحمت خدا ناامید نشید (زمر/53)

گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!
گفت: "فاذکرونی اذکرکم" منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152)

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفت: "و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا" تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63)

گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟
گفت: "واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله" کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109)

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره‌ کنی تمامه!
گفت: "عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم" شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216)

گفتم: "انا عبدک الضعیف الذلیل..." اصلا چطور دلت میاد؟
گفت: "ان الله بالناس لرئوف رحیم" خدا نسبت به همه‌ی مردم (نسبت به همه) مهربان است (بقره/143)

گفتم: دلم گرفته
گفت: "بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا" باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/58)

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفت: "ان الله یحب المتوکلین" خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/159)

گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن!
گفت: "و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره" بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/۱۱)

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم؛
گفت: "فانی قریب" من که نزدیکم (بقره/186)

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم
گفت: "و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال" هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205)

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفت: "ألا تحبون ان یغفرالله لکم" دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/22)

گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی
گفت: "و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه" پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/90)

گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری می‌توانم بکنم؟
گفت: "الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده" مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/104)

گفتم: دیگر روی توبه ندارم
گفت: "الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب" ولی) خدا عزیز و دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/3)

گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟
گفت: "ان الله یغفر الذنوب جمیعا" خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/53)

گفتم: یعنی اگر باز هم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟
گفت: "و من یغفر الذنوب الا الله" [چرا كه نه!] به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱35)

گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! ... توبه می‌کنم
گفت: "ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین" [این را بدان كه] خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/222)

ناخواسته گفتم: "الهی و ربی من لی غیرک" ای خدا و پروردگار من! [آخر] من جز تو كه را دارم؟
گفت: "الیس الله بکاف عبده" خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36)

گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟
گفت: "یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما" ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. ( احزاب/42)

گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد
گفت: "ان الله یحول بین المرء و قلبه" خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24)

گفتم: غیر از تو کسی را ندارم
گفت: "نحن اقرب الیه من حبل الورید" ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16)


با خودم گفتم: خداوند!... خالق هستی!... با فرشته‌هایش!... به ما درود می‌فرستند تا هدایت شویم؟! ...

پس باید ثابت كنم كه شایسته‌ی سلام و درود عرشیانم.

باید گوهر درونم را از هرچه زنگار پاك كنم...



تقدیم به دوست خوبی که آرامش را در درونش احساس می کنم و او نیز بی منت آن را تقدیم من می کند...


ایران را بیشتر بشناسیم

  کوه پرديس: نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد

نام اين کوه باستاني پرديس است در حومه شهرستان جم از توابع عسلويه استان بوشهر و در نيمه هاي راه بندر کنگان به فيروز آباد شيراز قرار دارد . نکات قابل توجهي كه در اين کوه باستاني وجود دارد :

1. قله اين کوه نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد است چون بالاترين ارتفاع در نزديکي خط استواست .

2. آتشکده فوق العاده باستاني که در قله کوه قرار دارد ، محل تولد و غسل تعميد پدر جمشيد جم است .

3. مغناطيس فوق العاده قوي کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا 100 متري کوه يعني تقريبا انتهايي ترين نقطه مشخص اسفالت با ماشين توقف کني و ترمز دستي را بخوابانيد ، ماشين بجاي سر پائيني به نرمي به سمت کوه کشيده مي شود که البته همين مغناطيس براي رانندگان نا آشنا بسيار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زيادي از خودروها بي اختيار با کوه تصادف کرده اند .

4. پوشش گياهي منطقه نوعي خار بياباني گرمسيري منحصر به فرد است که خواص دارويي فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما" پيشخريد چند کارخانه داروسازي بزرگ جهان است يکي از ترکيبات اصلي مسکن Advil که يکي از بهترين قرصهاي شناخته شده براي ناراحتي هاي اعصاب و دردهاي ميگرني است از همين عسل تهيه مي شود .

5. اين منطقه خرماي ويژه نيز توليد مي کند كه به نام خرماي خصه معروف است و کاملا در شيره خود غرق مي شود يعني يک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شيره مي شود و اندازه اين خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همان خواص دارويي منطقه تماما" براي ساخت قندهاي رژيمي براي بيماران ديابتي صادر مي شود، نکته جالب ديگر رويش درخت زيتون در دامنه شمالي کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهاي چاهه و دره پلنگي مي باشد که در آب و هواي آن منطقه بسيار بعيد مي نمود . فعلا" سندي براي قدمت چاهه و دره پلنگي وجود ندارد ولي علائم مشهودي از غار نشيني مشاهده ، و فسيل هاي مختلفي در اين منطقه به وفور پيدا شده است .

6. در لايه هاي زيرين اين کوه معدن عظيمي از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد ، آن هم در اطراف عسلويه !

مردم چاهه و جم ، کوه پرديس را فوق العاده مقدس و محترم مي شمارند ، و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا يکي از اولين مکانهايي بوده که نفت در آن سوزانده شده است . با افتتاح جاده فيروز آباد به عسلويه توسط پتروشيمي ، رفتن به اين منطقه خيلي ميسر تر و راحت تر شده است . پتروشيمي با تاسيس سه شهرک بزرگ در اين منطقه اقدام به تاسيس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته يک پرواز به مقصد جم انجام مي شود که امکان بسيار خوبي براي سفر به اين منطقه اعجاب انگيز است


يافنه هاي جديد

از جمله خواص اين كوه خاصيت خارق العاده اين كوه دركمك به درمان مبتلايان به ايدز مي باشد .

به خاطر نزديكي اين كوه به خورشيد امكان رشد و نمو ويروس هاي بيماري زا از جمله ويروس HIV در اين كوه صفر مي باشد.

پزشكان متخصص بريتانيايي در موسسه Imperial Medical College در شهر لندن اخيرا در مقاله اي در روزنامه تايمز ضمن بر شمردن اين خاصيت از سازمان ملل درخواست نموده اندتا نام اين كوه را به ANTI-HIV Mountain تغيير دهند.

ضمنا دكتر Tim Hopkins رييس موسسه فوق و دارنده مدرك فوق تخصص در رشته ايمونولوژي و ويروس شناسي درخواست ايجاد شهركهاي درماني براي مبتلايان به ايدز در اين منطقه نموده است. وي معتقد است با اسكان مبتلايان به ايدزدر اين منطقه پس از حداكثر مدت 18 ماه هيچ نشانه اي از بيماري در اين مبتلايان ديده نشود. از ديگر خواص درماني اين كوه كه زبانزد همه متخصصين Mountain Therapy(كوه درماني)است .

خواص مغناطيسي اين كوه باعث تخريب سلولهاي سرطاني شده و به همين دليل متخصصين بسياري بيماران سرطاني زا را به كوهنوردي دراين كوه توصيه مي‌نمايند.

آرش

این عکس آرش کمانگیر، پهلوان نامی ایران زمین که بر سربرگ وبلاگ بنده خودنمایی می کند همیشه جلب توجه دوستان و بازدیدکنندگان بوده است. از کنایه های دوستان خود بگیر تا کامنت های پر محبت بازدیدکنندگان... 

این مطلب را برای دوست عزیزم که درخواست کرده بود نوشتم که البته قابل نداره!!!

عکس ها زا سال 1386 و موقع رونمایی از این اثر است. و شال قرمز رنگ جنبه رونمایی از این اثر را دارد و مربوط به خود اثر نیست.



مجسمه آرش كمانگير در مجموعه فرهنگي- تاريخي سعدآباد و به سفارش مجموعه توسط گروه مجسمه سازي آرش به مدت چهار ماه طراحي و ساخته شده است.

گروه مجسمه‌سازي آرش مركب از استاد حسن ارژنگ نژاد، حسين ونكي، اكبر وزيري و ابوذر ونكي، كليه مراحل طراحي، مدلسازي، قالبگيري،‌ توليد و نصب تنديس آرش كمانگير را به عهده داشتند.
ارتفاع مجسمه از سطح زمين تا انتهاي كمان بيش از 7 متر است كه يك سنگ صخره مانند به ارتفاع 170 سانتيمتر در قسمت زيرين آن قرار دارد و جلوه‌اي خاص به تنديس مي‌دهد.
اين طرح به عنوان بخشي از تنديس‌ سازي و طراحي فضاي كاخ موزه سعدآباد است كه دو شير نيز در اين مكان نصب مي‌شود و بخش ديگري كه در دست اقدام است ساخت دو سوار و ا
سب به ارتفاع حدود 8 متر براي نصب در دو طرف استخر مقابل موزه ملت است.
نقش برجسته شكارگاه براي دو ديوار‌ه‌ پلكان كاخ ملت نيز طراحي و ماكت‌سازي شده است.
لازم به يادآوري است كه اين اقدام در نوع خود بسيار حائز اهميت است و شايد در دنيا اولين بار است كه يك مجموعه تاريخي پس از گذشت بيش از هفتاد سال دوباره رنگ قدمت و تاريخي خود را مي‌گيرد و مي‌تواند در جلب گردشگري براي مجموعه‌اي كه خود بيش از موزه‌هاي ديگر مورد توجه بازديد‌كنندگان خارجي است نقش اساسي داشته باشد.


تاریخ فن شناسی آثار

این موضوع درسی است که در هفته 2 ساعت با آن سر و کله می زنم. آثاری که از کاوش های باستانی بدست می آید همراه خود شناسنامه ای را به ما می دهد که اگر کار کارشناسی دقیق روی آن صورت گیرد تمامی اطلاعات از نحوه بوجود آمدن اثر گرفته تا سال و محل ساخت، نوع مصالح و ... را می توان از آن استخراج نمود.

با بررسی دقیق این آثار است که تاریخ جوامع و نحوه زندگی آنان بدست می آید و چه بسا مثلا درصد بکار رفته مس در آلیاژ مفرغ در یک خنجر متعلق به 2000 سال قبل از میلاد  می تواند تمدنی را از تمدن دیگر متمایز کند.

تاریخ ما و فرهنگ ایران زمین ما هنوز ابهامات زیادی دارد که امید است با مطالعه دقیق آثار کشف شده و نیز با بکار گیری علوم نو و پیشرفته بتوان این فرهنگ غنی را از دل آثار بیرون آوریم و با افتخار تقدیم جهانیان کنیم. به امید آن روز...

قیمت این مطلب چنده؟؟؟

یه بعدازظهر دلنشین آفتابی رو چند میخری ؟

قیمت یك روزبارانی چنده ؟

حاضری برای بوكردن یه بنفشه وحشی توی یه صبح بهاری یه تراول بدی ؟

پوستر تمام رخ ماه قیمتش چنده ؟

اگه نصف روز هم بنشینی به نیلوفر سوسنی رنگی كه كنار جاده دراومده نگاه كنی بوته اش ازت پول بلیت نمی گیره .

چرا وقتی رعد وبرق می زنه اززیر درخت فرار می كنی ؟!!!

می ترسی برق بگیردت ، نه ، اون می خواد ابهتش رو نشونت بده . آخه بعضی وقتا یادمون میره چرا بارون می آد .

این جوری می خواد بگه كه منم هستم .

هیچ وقت شده بگی دستت درد نكنه ؟ شده از خودت بپرسی چرا تموم وجودش رو روی سر ما گریه می كنه ؟

هیچ وقت شده از خورشید بپرسی كه وقتی ذره ذره وجودش رو انر‍ژی می كنه و به موجودات می بخشه

ماهانه چقدر می گیره ؟

چرا نیلوفر صبح باز میشه و ظهر بسته میشه ؟

بابت این كارش حقوق می گیره ؟
 

 

 تا حالا شده به خاطر این كه زیر یه درخت بنشینی وبه آواز بلبل گوش كنی پول بلیت بدی ؟

قشنگترین سمفونی طبیعت رو می تونی یه شب مهتابی كنار رودخونه گوش كنی .

قیمت بلیتش دل تومن !



تو كه قیمت همه چیز رو با پول می سنجی تا حالا شده از خدا بپرسی قیمت یه دست سالم چنده ؟

قیمت یک محوطه باستانی چنده؟

قیمت لذت بردن از یک اثر هنری چنده؟

چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنم پرداخت كنم ؟

و خیلی سوال ها مثل این كه شاید به ذهن هیچ كدوم مون نرسه .

اون وقت تو موجود خاكی اگه یه روز یكی از دارایی ها رو كه داری ازت بگیرن زمین و زمان رو به بد و بیراه می گیری .

پشت قباله ات كه ننوشتن . اینا همه لطفه ، اگه صاحبش بخواد می تونه همه رو آنی ازت پس بگیره !!

اگه روزی فهمیدی قیمت یه لیتر بارون چنده ؟

قیمت یه ساعت روشنایی خورشید چنده ؟

چقدر باید بابت مكالمه روزانمون به خدا پول بدیم ؟ و...

اون وقت می فهمی که زندگی یعنی چی؟

فروهر(فره وشی) چیست؟

باتوجه به متن "فروهر "در وبلاگ دوست عزیزم آقای فرزانگان بر آن شدم توضیحات بیشتری در مورد این نقش بدهم. این نقش مورد استفاده عده زیادی از جوانان ما قرار می گیرد که اگر معنی و مفهوم آن را هم بدانند بد نیست.

این سمبل در جاهای بسیاری بکار برده شده است. از جمله سر در بانک ملی ایران، آرامگاه فردوسی، آتشگاه یزد و غیره..


فروهر= فره + وهر(ورتی)

جلو،پیش + برنده، کشنده =پیش برنده

شاید بتوان گفت از نظر زندگی، فروهر با ارزشترین جزء وجود انسان است چون این جزء ذره ایست از هستی بی پایان اهورا مزدا که هنگام زایش برای راهنمایی روان و رهبری آن به صورت کمال در وجود یک انسان جایگزین شده و پس از مرگ هم با همان پاکی و درستی به اصل خود(اهورا مزدا )میپیوندد.

شکل فروهر:
تصویر پیرمرد بالداری نمایانگر شکل فروهر است و در حال حاضر به عنوان نشانواره دین زرتشت بکار میرود.اما این شکل سابقه ای چندین ساله داشته ، و نظایر آن در کتیبه اقوام گوناگون ایرانی وجود دارد.ولی شکلی دقیقا به ضورت موجود، در کتیبه های هخامنشی بالای سر پادشاهان دیده میشود.
محققان و خاورشناسان بسیاری در مورد این شکل به تحقیق پرداختند و نظرهای گوناگونی نسبت به آن ابراز داشتند.در ابتدای تحقیق عده ای از پژوهشگران آنرا تصویری از اهورا مزدا خواندند.ولی چون به عقیده زرتشتیان اهورامزدا بی تن و پیکر (اَیوی تن وُ ) است و هیچگاه یک زرتشتی برای اهورامزدا شکلی قایل نیست، این نظر مورد مخالفت پارسیان هندوستان قرار گرفت.آنرا رد کردند و آنرا به عنوان سمبل فروهر معرفی نمودند و از قسمتهای مختلف آن برای شناساندن فروهر کمک گرفتند.اولین کسی که این طرح را نماد فروهر دانست شخصی بود به اسم "رستم جی کاما".این شخص با استفاده از یک تصویر باستانی ، وظیفه یکی از مهمترین اجزای وجود انسان را مد نظر قرار داد.
شرح اجزای مختلف سمبل فروهر :
این شکل از 6 قسمت به وجود آمده که بر طبق شماره آنها را توضیح میدهم:

 
1-     سر:
كه به شكل پیر سالخورده‌ و جهاندیده و گرم و سردروزگار چشیده كه در حلقه یا چنبره زمان تجربه آموخته و با بدی‌ها و ناپاكی‌ها بستیزند و مراحل ترقی و كمال را با متانت و صبر وشكیبایی طی کنند. نگاره فروهر از سر تا به کمر به صورت پیرمردی جهان دیده با کمال و تجربه و دانایی است تردیدی نیست که نورانیت انسانها به خاطر نزول نور ایزدی بر دل آنهاست و هر که این نور را همراه داشته باشد انسان کامل است پیر موجود در نگاره فروهر تمثیل و نماد انسان کامل است

2-     دستها:
دستهای به سمت بالاست به خاطر آنکه همیشه به اهورامزدا توجه داشته باشیم.در نگرش زرتشتی خداوند دارای جای خاصی نیست اما از انجا که فمر بشر همواره نیروهای برتر از خود را در طبقه ی بالاتر می انگارد، از اینرو شکل، اهورا مزدا را در بالا نشان میدهد.حلقه ای که در دست فروهر است نشاندهنده احترام به عهد و پیمان است.در بین دختران و پسران ایرانی پیمان زناشویی با دادن حلقه ای انجام میشده که همانند شکل فروهر در دست چپ قرار میگرفته.این رسم هم اکنون هم پابرجاست.


3-     بال ها:
بال های فروهر باز است .چون با دیدن بالهای باز ذهن انسان متوجه پرواز و پیشرفت شده، و از این حکایت دارد که انسان همواره باید به سمت پیشرفت و بلندی و سرافرازی حرکت کند.هر بال از 3 بخش تشکیل شده که نشاندهنده سه پند زرتشت، اندیشه نیک ، گفتار نیک و کردار نیک است و از مشاهده این سه بخش متوجه میشویم که پیشرفت و ترقی باید از راه درست یعنی اندیشه، گفتار و کردار نیک اتفاق بیفتد تا انسان را به سوی سربلندی و سرافرازی هدایت کند.

4-     دایره میان شکل:
منظور از مشخص کردن این دایره در میان فروهر نشان دادن روزگار بی پایان است.و نشاندهنده بازگشت کردار انسان به وی میباشد .

5-     دامن:
دامن فروهر از 3 بخش به وجود آمده که نماینده اندیشه بد، گفتار بد و کردار بد است.از مشاهده این سه قسمت در می یابیم که همواره باید اندیشه و گفتار و کردار بد را به زمین انداخته، پست و زبون سازیم.همانگونه که دامن در زیر قرار دارد.

6-     دو رشته آویخته:
این دو رشته نماینده سپنتا مینو(خوی خوبی) و اَنگره مینو (خوی بدی) است که همیشه ممکن است در اندیشه هرفرد ظاهر شوند.
این شکل در برخی اساطیر به شاهین یا علامت سلطنت تعبیر شده و در برخی جاها به سمبل فر ایزدی یعنی نیرویی که سبب برتری و حمایت از شهریار میشود و به همین سبب در بالای سر شاهان هخامنشی دیده میشود

عکس ها از ویکی پدیا گرفته شده است.

یاران امروز کوروش

زمانی کزروس به کوروش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی.

کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت  سپس کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند.

وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کوروش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم .


زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد. پول چیزی است بی ارزش که به نظر من افراد نادان آن را با ارزش کرده اند.

در شهر میاندوآب جاده ای که در حال احداث بود که بر اثر کار کردن ماشین های سنگین، قسمتی از جاده فرو می ریزد و معلوم می شود در آن قسمت شهری باستانی مدفون بوده است. اما بعد از گذشت چند ماه تنها ویرانی از این شهر کهن بجا مانده است چون هر کسی به فکر جیب خودش است. از راننده لدر بگیر تا مهندس و ناظر فنی همه با چشمانی طمع زده فقط ویرانی این شهر را تحویل میراث فرهنگی دادند که با این اوصاف کوروش حتما به آنان صد آفرین می گوید و به مردمش افتخار می کند!!!

 

 

بی بی سیدان

بی بی سیدان نام روستایی است در 30 کیومتری شهر سمیرم در استان اصفهان که رودخانه ای زیبا به همین نام از نزدیکی آن عبور میکند. این رودخانه با آب بسیار زلال و نیلگون خود، با عبور از دل تنگه های صخره ای بلند، به همراه چشمه هایی بسیار زیبا که در طول مسیر به آن می پیوندند، مناظری بسیار دیدنی و چشم نواز می آفریند.

استان اصفهان و خصوصا منطقه کاشان به نظر من یکی از بدیع ترین و زیباترین مناطق ایران است که در هر فصلی ما میتوانیم 4 فصل سال را مشاهده کنیم. این جاذبه ها ما را به سوی خود می کشد و به میهمانی دعوت می کند. امیدوارم بتوانیم از این جاذبه های طبیعی زیبا بهره لازم و کافی را ببریم.

Iran Eshgh Group !

برای دیدن عکس های بیشتر به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

خانه بروجردی

سلام خدمت دوستان عزیزی که از سوت و کور بودن وبلاگ شاکی بودند و با پیام های با محبتشون مرا شرمنده نمودند.

2 هفته آخر شهریور ماه این افتخار نصیب بنده شد تا برای مرمت نقاشی شاه نشین خانه بروجردی در خدمت استاد عزیز آقای شبانی باشم. آقای شبانی از مرمتگران تجربی کار نقاشی هستند که سال هاست در این رشته فعالیت نموده اند. که از کارهای این استاد عزیز می توان به مرمت نقاشی های مدرسه آقا بززگ، باغ فین ، مسجد نقشینه بیدگل و خانه بروجردی اشاره نمود که با تحمل سختی های فراوان این خدمت را برای میراث کاشان و بیدگل به انجام رسانده اند.

با تلاش و پیگیری مدیریت میراث فرهنگی آران و بیدگل آقای عباس متولی و نیز استاد شبانی مرمت و دون گیری یکی از مقرنس ها به عهده من واگذار شد که توانستم با رهنمود های استاد شبانی قسمتی از این کار را انجام دهم.

جا دارد از آقای حسین پرنیان که سالهاست در خدمت استاد شبانی هستند نیز تشکر و قدردانی را داشته باشم که خیلی چیزها در مورد طراحی سنتی ایران را از ایشان آموختم.



مختصر در مورد خانه بروجردی:

این خانه در محله سلطان امیراحمد کاشان در خیابان علوی واقع است. این خانه توسط بازرگانی به نام حاج سیدحسن نطنزی در حوالی سال ۱۲۷۵ قمری در دوره قاجاریه ساخته شده است. چون صاحب خانه مال التجاره از بروجرد وارد میکرده، لذا به حاج آقا حسن بروجردی مشهور شده و خانهای هم که متعلق به وی بوده است به خانه بروجردی موسوم گردیده است.
معمار این خانه یکی از نوابغ معماری کاشان و از طراحان معروف ساختمان به نام استاد علی مریم بوده است که در ایجاد دو بنای تاریخی دیگر کاشان، یکی خانه تاریخی طباطبائی (در نزدیکی خانه بروجردی) و دیگری تیمچه امینالدوله (واقع در بازار) نقش داشته است.

تالار بزرگ سر پوشیده که محل برگزاری اعیاد و مراسم سوگواری بوده است شامل یک ایوان که دارای سقف بلندی است در جلو و یک قسمت شاهنشین در انتهای تالار که از قسمتهای دیگر مرتفعتر بوده تزئینات خاصی است و نیز تالارهایی در دو طبقه در جنبین آن دیده میشود. سقف تالار با طرح بسیار زیبائی گچبری و مقرنس کاری و رنگآمیزی گردیده است. سقفها و بدنه داخلی سرپوشیده و تالارهای جنبی آن با نقوش گل و مرغ و شکارگاه و حیوانات گچبری و یا نقاشی و یا با خط خوش تابلوهایی زیبا آفرینش شده است، به خصوص روی دیوارهای شاهنشین تصاویری از پادشاهان قاجار در تابلوهایی دیواری خودنمایی میکند. نقاشیهای این بنا در شیوه های متنوع و با رنگ و روغن و آبرنگ و زیر نظر هنرمند نامدار نقاشی ایران در دوره قاجاریه مرحوم میرزا محمدخان غفاری کاشانی ملقب به ” کمال الملک ” ترسیم گردیده است (البته من این را تایید نمی کنم ) و طرحهای گچبری این خانه نیز با نظارت این استاد بزرگ تهیه و به انجام رسیده است. باتوجه به گچبریهای قسمتهای مختلف این خانه، به خصوص پنجرههای مشبک گچی داخل اطاق بزرگ که از کمال ظرافت به پارچه توری شباهت دارد به مرتبه ذوق و هنر این هنرمند ایرانی و دیگر استادکاران و معمار این خانه واقف میگردیم.

کارگاههای مرمت فعال در پژوهشکده حفاظت ومرمت آثارتاریخی- فرهنگی :

 

1.کارگاه مرمت پارس شیراز:

معرفي:

سنگ ‌بناي اين كارگاه در اواخر سال 1377 با اختصاص ساختماني فرسوده به آن نهاده شد. در گام اول تعميرات و تغييرات لازم جهت كارگاه در بنا ايجاد و به صورت همزمان و موازي آن اقدامات لازم جهت تهيه تجهيزات و ابزارآلات و مواد و مصالح مورد نياز انجام شد. همچنين ارتباط با پژوهشكده حفاظت و مرمت برقرار شد و طي مذاكراتي با جناب آقاي دكتر وطن دوست، ايشان ضمن ارائه طريق، قول همه‌گونه مساعدت از قبيل مشاوره و ارتباط دائمي و كمك‌هاي فني و اطلاعاتي را به اين كارگاه دادند كه خوشبختانه تاكنون پژوهشكده محترم با اين كارگاه همكاري صميمانه‌اي داشته است.

فعاليت اين كارگاه تا نيمه سال1380 با توجه به مسائل مختلف از قبيل كمبود تجهيزات و مواد و مصالح، در ارتباط با فعاليت‌هاي حفاظتي و بهبود شرايط نگهداري آثار در سالن نمايش و مخزن موزه بوده است، علاوه بر آن چند طرح مرمت هم انجام شد. در نيمه سال 1380 با فروكشيدن يك حلقه چاه در كارگاه و متعاقب آن نياز به اجراي بعضي ديگر از تعميرات كارگاه به طور موقت تعطيل شد. اما كارگاه دست از كار نكشيده و كار را به صورت آموزش اصول اوليه به بعضي از همكاران ادامه داد. اما همكاري با طرح‌هاي اجرايي خارج از موزه و ساير كارگاه‌ها ادامه پيدا كرد، تا اين كه با وقوع سرقت، موزه به كلي تعطيل شد. با اين حال كارگاه به كار خود ادامه داده و موجوديت خود را حفظ كرد. با شروع تصدي رياست سازمان به وسيله آقاي قائديان و انجام اقداماتي جهت بازگشايي موزه، راه‌اندازي مجدد كارگاه مورد استقبال قرار گرفته و با مساعدت فراوان معاونين محترم استان اعتبار مورد نياز تهيه و تعميرات و تغييرات لازم در كارگاه انجام شد و در كنار آن نسبت به تقويت و رفع كمبود در بخش قدم‌هاي مثبتي برداشته شد و در برنامه‌هاي آتي راه‌اندازي آزمايشگاه هم در نظر گرفته‌شده است. 

• فعاليت‌هاي انجام شده:

1.برقراري اصول صحيح در برخورد با اشياء در سالن نمايش، زمان حمل و نقل و در زمان مناسب رسيدگي دوره‌اي.

2.اجراي عمليات حفاظتي بر روي تعدادي از سكه‌هاي موزه و تهيه وسايل مناسب جهت نگهداري آنها.

3.اجراي طرح حفاظتي بر روي تعدادي از تابلوهاي نقاشي و قباله‌جات.

4.همكاري، مشاوره و نظارت بر روي طرحهاي مرمتي (خانه زينت الملك، نارنجستان قوام، تعميرات چوبي خانه منطقي نژاد و تعميرات و بازسازي ارسي هاي باغ جهان نما)

5.در حال حاضر هم كارگاه در حال انجام مرمت 26 قطعه سفالينه و يك تابلو نقاشي است.

 

2.کارگاه و آزمایشگاه حفاظت و مرمت قلعه فلک الافلاک:

معرفی:

آزمايشگاه حفاظت و مرمت قلعه فلك الافلاك که اميد است به زودي به يكي از مجهزترين آزمايشگاه‌هاي مرمت در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور تبديل شود با برنامه‌ريزي و تلاش كارشناسان استان و اتكا به اعتبارات استاني طي چهار سال گذشته تجهيز شده‌است. ليکن از آنجائي كه آزمايشگاه مذکور هنوز با وضعيت ايده‌آل خود فاصله زيادي دارد اين تجهيز در سالهاي بعد نيز ادامه خواهد داشت. بي‌شك وجود گنجينه قلعه فلك الافلاك و اشياء اين گنجينه و تنوع آثار آن مهمترين انگيزه براي مجريان اين طرح بوده‌است.

هزاران شيء مفرغي منحصر به فرد لرستان و صدها شي نقره‌اي مجموعه كلماكره و آثار نفيس سنگي، سفالي ،چرمي، شيشه‌اي، كاغذي وچوبي بخشي از اين گنجينه ارزشمند را به خود اختصاص داده‌است. اگر به اين مجموعه هزاران قطعه شيء مربوطه به گنجينه مردم‌شناسي را نيز اضافه كنيم ضرورت تجهيز اين آزمايشگاه بيش از پيش جلوه‌گر خواهد شد . با توجه به شرايط و اهداف فوق طرح تجهيز آزمايشگاه و كارگاه حفاظت و مرمت قلعه فلك الافلاك در سال 1370 مطرح و براي اجرايي بهتر ،پروژه فاز‌بندي شد كه تاكنون سه مرحله از آن به انجام رسيده‌است. با توجه به كثرت آثار فلزي باستاني در منطقه، اين آزمايشگاه با هدف پوشش تخصصي منطقه غرب تحت عنوان آزمايشگاه حفاظت و مرمت فلز غرب كشور اعتبار يافت.      

اهداف و سياست‌ها:

1.انجام مطالعات بنيادين در خصوص حفاظت و مرمت اشياء تاريخي

2.اجراي پروژه‌هاي مرمت فلز، سفال، سنگ، شيشه، چرم،چوب و كاغذ.

3.همكاري با موسسات علمي و پژوهشي داخل و خارج (سازمان زمين‌شناسي كشور، انرژي اتمي تهران، انرژي اتمي اصفهان، دانشگاه لرستان، بيمارستان توحيد و… ) جهت اجراي پروژه‌هاي تحقيقاتي و اجرايي مرتبط.

4.ارائه دستاوردهاي ناشي از اقدامات صورت گرفته در اين آزمايشگاه در قالب سخنراني و ارايه مقاله، نمايشگاه انتشارات، پوستر و ...

5.همراهي هيئت‌هاي كاوش داخلي و خارجي مستقر در استان و ساير استانها و ارائه خدمات مشاوراي جهت اجراي امور حفاظت و مرمت حين كاوش‌هاي باستان‌شناسي

6.برقراري ارتباط با مراكز معتبردنيا.

7.آموزش نيروي انساني (بخصوص همكاران استان‌هاي همجوار).

8.حضور فعال در همايش‌هاو دوره‌هاي آموزشي داخلي و خارجي.

فعاليت‌هاي انجام شده:

•1.مطالعه و مرمت يک ظرف شيشه‌اي منسوب به دوره ساساني.

•2. حفاظت و مرمت سفال تپه ماسور لرستان.

•3.طرح حفاظت و مرمت اشياء مفرغي گنجينه موزه قلعه فلک الافلاک.

•4. حفاظت و تثبيت بدنه آجري فضاي داخلي گنجينه و موزه قلعه فلک الافلاک.

•5.طرح حفاظت و مرمت مفرغ‌هاي گنجينه و موزه قلعه فلک الافلاک.

•6.حفاظت و مرمت دوشي مفرغي لرستان.

•7.بررسي فني و آسيب‌شناسي اشياء نقره‌اي منسوب به غار کلماکره.

•8.بررسي راه‌هاي علمي حفاظت و مرمت نگاتيو‌ها.

•9. ساماندهي آلبوم خانه سلطنتي کاخ گلستان.

• مقالات ارائه شده:

1.نگاهي به حفاظت ومرمت عکس ونگاتيو، دومين همايش مرمت – سال1376 – 9 صفحه.

2.تعيين اصالت اشياء نقره‌اي منسوب به غار کلماکره لرستان همايش مرمت – 1382-10 صفحه.

3.بررسي فني آسيب‌شناسي اشياء نقره‌اي ( منسوب به غار کلماکره لرستان ) هشتمين کنگره مهندسين متالوژي ايران – سال 1383 – 10صفحه.

• مقالات ترجمه‌شده:

1.مقالات مربوطه به کلماکره (16 مقاله).

2.مقدمه‌اي بر فن‌شناسي آثار فلزي – با تکيه بر شواهد ريز ساختاري.

3.مقدمه‌اي بر تفکيک و تشخيص محصولات خوردگي اشياء فلزي تاريخي با توجه به شواهد ريز ساختاري.

4.عوامل تخريب آثار سنگي در موزه.

5.مکانيزم خوردگي برنز.

6.مکانيزم‌هاي خوردگي فلزات – ترجمه از کتاب Material science.

 

3.کارگاه مرمت اشیاء باستانی سنندج:

معرفي:

كارگاه مرمت آثار ميراث فرهنگي استان كردستان واقع در عمارت آصف (خانه كرد) در بخش اندروني زيرزمين واقع است و شامل دو اطاق و يك راهرو است. در اين كارگاه حدود 2 سال است كه بازسازي و مرمت اشياء باستاني با كمترين امكانات و تجهيزات انجام مي‌شود. اشياء مرمت شده، بلافاصله به خزانه موزه سنندج تحويل داده مي‌شود. قسمت عمده كارگاه اختصاص به كارگاه مولاژ و موم‌سازي قرار دارد و انتظار مي رود نسبت به توسعه كارگاه فوق در استان كردستان اقدامات لازم توسط مسئولين محترم صورت گيرد.

توجهات اساسي به راه‌اندازي يكپارچه كارگاه مرمت اشياء كه به طور مستقل شامل كارگاه و آزمايشگاه مجهز باشد از نيازهاي اساسي است و در آينده با جذب كارشناسان توانمند مي‌توان به بهره‌برداري بيشتري در زمينه مرمت آثار تاريخي پرداخت.   

• فعاليت‌هاي انجام شده:

1.اقدامات مرمتي برروي اشياء و تزئينات وابسته به معماري شامل تهيه طرح بازسازي، عكس برداري و گزارش مختصر.

2.مرمت و بازسازي اشياء موزه‌اي و تزئينات وابسته به معماري.   

• فكس: 2253705

4.کارگاه مرمت باغ شاهزاده ماهان کرمان:

معرفي:

باغ شاهزاده ماهان اواخر قاجار كه داراي دو عمارت مي‌باشد:

1- عمارت سردر

2- كوشك وسط باغ

كه عمارت سردر، در زمان احداث بقعه مقام باقي مانده است. 

• فعاليت‌هاي انجام شده:

كليه عمارت سردر مهاركشي، پي بندي، بدنه‌سازي و رجنام عمارت سردر كه چوبي بوده و به مرور زمان فرسوده و ريخته‌شده است مجددا بازسازي و رنگ‌‌آميزي شده است. 

 

.

5.کارگاه حفاظت و مرمت آثار تاریخی کرمان:

معرفي:

كارگاه حفاظت و مرمت اشياء تاريخي ميراث فرهنگي استان كرمان فعاليت خود را با كار بر روي اشياء سفالي،‌ سنگي، شيشه‌اي و فلزي از سال 69 در اين سازمان شروع كرده است. هم اكنون به طور متوسط در طول هرماه حدود 3 شيئي از انواع مختلف توسط هر مرمت‌گر در اين كارگاه مرمت مي‌شود. به علت كمبود امكانات،‌ نيرو و محل مناسب اين بخش هنوز موفق به راه‌اندازي كارگاه‌هاي ديگر از جمله مرمت كاغذ، پارچه و تابلوهاي نقاشي نشده است. هرچند درصورت نياز فوري با حداقل امكانات اين فعاليت‌ها در اين بخش صورت گرفته است. قابل ذكر است كه اشياء كه نياز به مرمتي ضروري دارند در اين استان زياد هستند.در كنار مرمت فعاليت‌هاي ديگري كه توسط اين بخش انجام شده و يا مي‌شود در زير ذكر مي‌گردد:

 -1. مرمت در محل حفاري‌هاي باستان‌شناسي (شهر جيرفت)

 -2. آموزش و راهنمايي دانشجويان و كارآموزان مرمت،‌ مراجعه كننده به اين بخش براي كار و گذراندن دوره كارورزي.

 -3. به‌نمايش گذاشتن كار مرمت بر روي اشياء توسط عكس و توضيح و انجام مرمت سفال در موزه‌هاي سيار تشكيل شده در سطح شهر.

 -4.برپايي نمايشگاه مرمت همراه با عكس از مراحل مختلف كار و رسم فني اشياء درهفته ميراث فرهنگي.

 - مرمت حدود 15 تابلو از چهره شهدا (رنگ و روغن) مربوط به موزه جنگ.

• فعاليت‌هاي انجام شده:

 -1. پيگيري و خريد مواد ولوازم مورد نياز براي شناسايي فلز و خوردگي‌هاي حاصل از آن به روش شيمي‌تر كه فعاليت در اين بخش به تازگي شروع شده است.

 -2. مرمت نقاشي‌هاي سردر آب‌انبار گنجعليخان مربوط به دوره صفويه كه در سال 75-74 به مدت 9 ماه انجام شد.

 -3. مرمت نقاشي‌هاي سر در حمام گنجعليخان مربوط به دوره صفويه.

 -4.طرح‌برداري و نمونه‌برداري از نقاشي‌ها و تزيينات سردر كاروانسراي گنجعليخان.

 -5.تهيه بروشور براي معرفي كار مرمت و كارگاه.

6.کارگاه مرمت مقبره ی شیخ عبدالسلام:

معرفي:

مقبره شيخ عبدالسلام متعلق به قرن هشتم هـ . ق بنا به استناد نوشته روي قبر.

قبر كلا از گچ ساخته‌شده و روي آن داراي آيات قرآن و نقاشي مي‌باشد كه به صورت برجسته كارشده است.

• فعاليت‌هاي انجام شده:

 - مرمت و تعمير ديوارهاي صحن شيخ عبدالسلام به صورت طاقبندي و اندود سيم كاه‌گل و مرمت سقف داخلي گنبد به صورت اوليه در حال انجام است.

• طرح‌ها و فعاليت‌هاي در دست اجرا:

 1- محوطه‌سازي.

 2- مرمت پوشش خارجي گنبد توسط كاشي و آجر.

 3- اجراي طرح تاسيسات.

 4- مرمت سردرب ورودي.

7.مرکز مطالعات باستان شناسی جنوب شرق(جییرفت):

معرفي:

كارگاه مرمت اشياء و آثار تاريخي - فرهنگي واقع در مركز مطالعات باستان‌شناسي جيرفت از سال 1381 فعاليت خود را همزمان با كاوشهاي باستان‌شناسي حوزه فرهنگي هليل رود آغاز كرده است. ابتدا اين فعاليت‌ها به صورت فصلي و همزمان با كاوش‌ها بود ليكن از مهرماه سال 83 با راه‌اندازي كارگاه دائمي حفاظت و مرمت اشياء تاريخي - فرهنگي اين بخش به مرمت و حفاظت اشياء و آثار حاصل كاوش‌هاي علمي باستان‌شناسي پرداخته و به فعاليت خود ادامه مي‌دهد.

• فعاليت‌هاي انجام شده:

 -1. تجهيز كارگاه محدود به ابزار اوليه مرمت است كه اميدواريم با تامين اعتبار لازم اين كارگاه مجهز به ابزار كار لازم شود.

 -2. مرمت اشياء بدست آمده از نخستين فصل كاوش كنار صندل.

 -3. مرمت اشياء بدست آمده از دومين فصل كاوش كنار صندل.

 -4.مرمت اشياء بدست آمده از سومين فصل كاوش كنار صندل در دست اقدام.

 -5. مرمت آثار بدست آمده از حفاري‌هاي غيرمجاز در منطقه.

• طرح‌ها و فعاليت‌هاي در دست اجرا:

 - 1.مرمت اشياء بدست آمده از كاوش‌هاي علمي باستان‌شناسي حوزه جيرفت.

 -2.مرمت اشياء و آثار بدست آمده از حفريات غيرمجاز و اشياء اهدايي توسط مردم به پايگاه.

 

۸.کارگاه و آزمایشگاه مرمت سفال و بافته ی خراسان:

معرفي:

آزمايشگاه و كارگاه مرمت آثار تاريخي خراسان در سال 1376 در محل اداره كل ميراث فرهنگي خراسان افتتاح شد. سپس در سال 1383 به 3 بخش تخصصي مرمت سفال و بافته، مرمت فلز و نقاشي، مرمت اسناد و نسخ خطي و در زير مجموعه حفظ و احياء تفكيك شد.

در بخش سفال در زمينه‌هاي مرمت آثار سفالي، شيشه‌اي و سنگي كار شده است و در بخش بافته تاكنون به بررسي وضعيت آسيب‌ها و شرايط نگهداري و ارائه راهكارهاي حفاظتي اشياء موجود در موزه و گنجينه نادري و مخزن خراسان پرداخته شده است. مرمت چند قطعه پارچه مكشوفه از حفاري‌هاي باستان‌شناسي از ديگر كارهاي انجام شده در اين كارگاه بوده است.   

• فعاليت‌هاي انجام شده:

1.خريداري برخي از مواد مصرفي و تجهيزات اوليه بخش بافته و سفال (با توجه به محدود بودن اعتبارات)

2.انجام مرمت برخي از اشياء تاريخي در قالب قرارداد خاص.

3.مرمت اشياء تاريخي مخزن و حفاري‌ها ( با توجه به امكانات موجود).  

• طرح‌ها و فعاليت‌هاي در دست اجرا:

بررسي حفاظتي، آسيب‌شناسي و اولويت‌بندي مرمتي اشياء تاريخي موجود در گنجينه‌ها و مخازن استان خراسان رضوي.

10.کارگاه و آزمایشگاه حفاظت و مرمت موزه ی شاه عباسی:

معرفي:

قسمت عمده‌اي از وظيفه حفظ و نگهداري مجموعه آثار موزه به عهده بخش حفاظت و مرمت است و اين واحد کارهاي فراواني را به شرحي که در پي خواهد آمد در اين زمينه انجام مي‌دهد

سربرکش و برون آی

 

ویگل نظاره کن که فرزندت چگونه شکوه تو را به تماشا می نشیند:

 

سر برکش
دوباره سربرکش ای آتش
ای شعله ی اهورایی
سربرکش و بسوزان
واپس مانده های نکبت و آلودگی را
سربرکش و روشن کن
شکوه زندگی باستان را.
و باز تابان
دوستی ومهر ومهربانی را.
سر برکش ای شعله ی اهورایی.

«استاد حیدر عنایتی»

 

نقش نور در حرمت گزاري و بهره وري از شب شهرها

 

 گزارش : منصور فلامكي

  شناخت نور ، پيش از آن كه بر مبناي آموخته ها و يافته هاي روزمرة مدرن به كار گرفته شود ، مورد نياز است.

در سرزميني كه مردمانش بيش از ديگر اقوام مفهوم نور را كاويده و در باره اش سخن دارند ، نمي توان نور را ناشناخته و ناسنجيده به ميدان شب شهرها آورد ؛ نور را ، هم به مثابه روشني بخشنده به فضاي ما و نيز به مثابه موجوديتي كه بردل و برجان ما نيز مي تابد ، بايد گرفت ؛ و  هر آن چه در عالم معنا مي توانيم يافت را ، به ميدان شب شهرها بايد برد.

هر آينه مجموعه هاي بزرگ و ارزشمند معماري – شهري را موضوع نورپردازي بگيريم كه مي خواهند بخشي از ساخت شهرهاي ما را به چشم سربنمايانند ،  نمي توانيم ناخورسندي مان را از اين كاهش معناي ساخت فكري پنهان كنيم ؛ مي دانيم كه سخن از نور و از فضاي كالبدي فراگير شخصيت ها و هويت ها ، گستره اي متفاوت را براي مان تعريف خواهندكرد. سنجش نور ، به كميت و بر مبناي شاخص هاي صوري را به عنوان ساده ترين صورت مساله خواهيم داشت و پاسخ گويي  به نيازهايي كه زادة كاوش در معاني اند ، و براي مان امري پر رمز و راز و تعهد آور خواهد شد.

از اين روي است كه گزارش ما به نكات زير خواهد پرداخت و در نهايت از چگونگي هايي خواهد گفت كه در مقوله نورپردازي مي بايست در نظر گرفته شوند .

ô  نور ، به معنايي گسترده و معطوف به پيشينه هاي ويژه اي كه نزد ايرانيان دارد ، چگونه مي تواند در دل روزمره گي هاي شهري امروزي ما به ميدان آيد تا وقار شهر و شهروندان را حرمت گزاري كند.

ô  ابزارها و روش هاي امروزي شناخته شده و متداول نورپردازي شهري كدام اند – و چگونه مي توانند حرمت گزاري بر فضاي كالبدي شهرهاي ما را به شب هنگام تضمين كنند.

ô  شهروندان ساكن و شاغل و حاضر در شهرهاي ما چگونه به شهرهاي خود و به شب هنگام مي انديشند و به بافت شهري آن ها به چه چشمي مي نگرند تا متناسب با آن ، به نورپردازي آن اقدام شود.

آن چه آمد ، نمايان گر نكته هايي است كه در طول گزارش به ميان مي آيند تا مگر برهاي معنوي و كاربردي اين امر را به سنجش بگذارند.

به گفته كارل ماركس

كارل ماركس جمله اي زيبا داره كه به نظزم خيلي مي تواند به درد ما مرمت گرا بخوره. هر چند كه اغلب حضرات فلاسفه يكي از چاله هاي نظام هاي كمونيستي را در نگاه آنها به هنر مي دانند.

البته هربرت ريد نويسنده مشهور كتاب " معني هنر " از فلاسفه و شعراي كمونيست به شمار مي آيد. و بعضي ها هم مثل آقاي دكتر محمد ايرانمنش معتقدند كه اين كتاب به خاطر برطرف كردن همان چاله ها در مكتب كمونيزم است.

اما جمله كارل ماركس:

تنها اصل ثابت جهان، تغيير است.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ویگل را درست حفاظت کنیم

دیروز نزدیک ظهر بعد از مدت ها سری به سایت ویگل زدم و خود را به محل کشف ستون پیدا شده رساندم اما دیر رسیدم چون برای اقدامات حفاظتی آن را پوشانده بودند.

 کارگران در حال کار برای حفاظت از این اثر بودند و چند دانشجو نیز به آنها دستور می داد. گروه باستانشناسی به سرپرستی دکتر جاوری فاقد مرمتگر هست و این به نظر من یک ضعف به حساب می آید اکثر باستان شناسان خود کارهای مربوط به حفاظت و مرمت آثار  را به عهده می گیرند و برای هزینه کمتر از وجود مرمتگر در گروه خودداری می کنند.

برای حفاظت از این ستون گچی دور آن را بااستفاده از ملات سیمان و آجر پوشانده بودند که از نظر مرمت این کار اشتباهی است. سیمان باعث جذب رطوبت می شود و رطوبت را از خود عبور داده و باعث آسیب مورد حفاظت شده می شود.  بیشترین آسیبی که گچ می بیند از طریق رطوبت است که باعث پوکی آن می شود. اعضای گروه حفاظتی که همه باستان شناس بودند برای حفاظت از این ستون ملات مناسبی را انتخاب نکردند.

بهترین ملات برای امر حفاظت از ابنیه  در برابر رطوبت در مناطق گرم و خشک نظیر بیدگل استفاده ار ملات کاه گل است. علت استفاده از اين ملات بدان است كه در برابر  رطوبت مقاوم است. گل رس در جذب رطوبت متورم شده و يك لايه محافظ در برابر عبور آب مقاوم مي شود ولي از آنجا كه این خاك بعد از خشك شدن ترك بر مي دارد در اين ملات از كاه استفاده می کنند.

قسمتی از مقاله شعربافی بیدگل

 این مقاله مربوط به دوره قاجاری و پهلوی است و از دوستان برای چاپ این مقاله کمک می خواهم     

     حال به واژه «شعرباف» كه موضوع اين تحقیق است، می پردازيم. اين واژه از دو قسمت «شعر» و «باف» تشكيل شده است. پسوند باف، روشن است و از مصدر «بافتن» است؛ اما در مورد قسمت اول واژه، اين سوال مطرح است كه «شعر» به چه معنايي است؟ اگر به واژه نامه ها و لغت نامه هاي مشهور، مراجعه کنیم اینگونه برای لغت شعرباف آورده اند:     

     نظير «آنندراج» و «ناظم الاطباء» مراجعه كنيم، «شعر»، به معني موي حيوانات، به خصوص بز و در مواردي و اختصاصاً به موي سر انسان اطلاق مي شود.      پس به موی انسان یا حیوان شعر گفته می‌شود و در بافندگی، شعر نوعی پارچه است که با مو یا ابریشم با دستگاه بافندگی سنتی بافته می‌شود.      حال، مساله اساسي اينجاست كه اصولاً در صنعت شعربافي بیدگل و ديگر شهر هاي اطراف، هرگز موي و موي بز يا موي انسان براي بافتن پارچه به كار نمي رفته است. محصول شعربافي در زمان هاي قديم، بيشتر، پارچه هاي ظريف و ابريشمين يا زربافت بوده است و امروز نيز كه اين صنعت با افول روبرو شده، بيشتر، پارچه هاي نازك نخي يا ابريشم مصنوعي است که در آران و بیدگل اکثر بافته ها از نخ بوده است.

سلام به دوستان گرامی

بنده به مدت 15 روز به دلیل امتحانات نبودم از همگی معذرت می خواهم.


حفاظت از چوب

قابل توجه پژوهشگران و دانشجويان خصوصا مرمتگران و موزه‌داران كه در حوزه آثار چوبي كار مطالعاتي و پژوهشي انجام مي‌دهند. در زير فهرست تعدادي از آثار جديد در زمينه چوب كه در سال‌هاي 86-84    انتشار يافته‌ و در  21 نمايشگاه بين‌المللي كتاب عرضه شده است به شرح زير می باشد.

 عنوان/موضوع/تاليف/ناشر/شابك/تاريخ نشر/قيمت

آشنايي با چوب و فرآورده‌هاي چوبي/ چوب/ محمدعلي بختياري/978-600-5033-08-3/ 86/09/19/ 12000 ريال

 ارتباط آب و چوب/ چوب – رطوبت/ طيبه توفيقي، نورالدين نظرنژاد/ 978-964-8748-24-6/ 86/12/01/ 18000 ريال

 ارسي، پنجره‌هاي رو به نور/ ارسي - ايران، پنجره‌هاي چوبي – ايران/ زهرا رهنورد، مهدي امرايي/ سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت( / 964-459-880-6/ 84/03/01/ 32000 ريال

 اطلس‌ چوبها‌ي‌ شمال‌ ‌اير‌ان‌: تشريح‌ و تشخيص‌ ميکروسکوپي‌ گونه‌‌ها‌ي‌ مهم‌، پارساپژوه‌، د‌اود، دانشگاه تهران، 1366

 انتخاب و كاربرد چوب‌هاي تيمارشده/ چوب، چوب – نگهداري/ علي فتح‌الله‌زاده، علي‌نقي كريمي، الياس افرا، دانيل كاسنز، جانسن، فيست، دگروت، اميد كاملي/ 964-8397-78-3/ 85/05/08/ 25000 ريال

 تخريب چوب‌آلات در ساختمان: شيوه‌هاي مهندسي تيمار حفاظتي/ ساختمانهاي چوبي، چوب - فرسودگي، سازه‌هاي بتني - نگهداري و مرمت/ برايان ريدوت، علي‌نقي كريمي، الياس افرا / آييژ/964-8397-45-7/84/09/23/38000 ريال

 تكنولوژي چوب/ چوب، چوب صنعتي/ داود پارساپژوه/964-03-3445-6/84/10/13/25000 ريال

 چوب خشک‌کني‌ در ‌هو‌ا‌ي‌ ‌آز‌اد، تاليف‌ ريموند سي‌. ريتز، رفوس‌ ‌اچ‌. پيچ،‌ ترجمه‌ قنبر ‌ابر‌ا‌هيمي‌، انتشار‌ات‌ ‌علمي‌ و فني‌، تهران، 1362

 چوب/ چوب/ مريم پورثاني، كريس آكسليد/964-349-402-0/85/08/10/8000 ريال

 حفاظت‌ چرم‌،چوب، ‌استخو‌ان‌، ‌عاج‌ و مو‌اد بايگاني‌‌ها، ورنر، ‌آلفرد ‌اميل‌ ‌آنتوني‌، ترجمه‌ مهرد‌اد وحدتي‌، وز‌ارت‌ ‌ارشاد ‌اسلامي‌، ‌اد‌اره‌ کل‌ موزه‌‌ها. گروه‌ پژو‌هش‌ و برنامه‌ريز‌ي‌، تهران، 1364

 حفاظت صنعتي چوب/ چوب – نگهداري/ داود پارساپژوه، حميدرضا تقي‌ياره، مهدي فايزي‌پور، جيمزگوردون ويلكينسون/ 964-03-3703-x/ 86/09/21/ 67500 ريال

 حفاظت‌ صنعتي چوب، ‌اثر ژ. گ‌. ويلکينسون‌، ترجمه‌ د‌اود پارساپژوه‌، مهد‌ي‌ فائز‌ي‌پور، حميدرضا تقي‌ياره‌، دانشگاه تهران، 1375

 در و پنچره چوبي/ پنجره‌هاي چوبي - ايران، درهاي چوبي/ حميد طوجي/964-8974-00-4/86/11/02/20000 ريال

 روشهاي تجزيه در شيمي چوب، خمير و كاغذ/ آموزش از راه دور - ايران، چوب - شيمي - آموزش برنامه‌اي، خمير چوب - آموزش برنامه‌اي، كاغذ - صنعت و تجارت - آموزش برنامه‌اي/ جهانشاه ميرزابيگي، سيداحمد ميرشكرايي، ارو شوشروم، رايمو آلن، حسن صادقي‌فر /دانشگاه پيام نور/964-387-121-5/84/06/21/26300 ريال

 ساختمان چوب‌پهن‌برگان: ماكروسكوپي و ميكروسكوپي/ چوب – تشريح/ مجيد فرضي، جرالد هارت/964-970-026-9/ 86/05/28/ 25000 ريال

 شيمي چوب: مباني و كاربردها/ چوب – شيمي/ سيداحمد ميرشكرايي، ارو شوستروم/ 964-7006-65-9/ 86/06/27/ 30000 ريال

 شيمي‌ و تکنولوژ‌ي‌ چسب چوب، پي‌ز‌ي‌، ‌آنتونيو، ۱۹۴۶-، ترجمه‌ ‌احمد ميرشکر‌ايي‌، مرکز نشر د‌انشگا‌هي‌، تهران، 1373

 فرآيند انتقال سيال در چوب/ چوب - تشريح، چوب - رطوبت، چوب – نفوذپذيري/ قنبر ابراهيمي، جان‌.اف سيائو، سهيلا ايزديار/ 964-03-5640-9/86/09/05/ 33000 ريال

 فر‌آيند ‌انتقال‌ سيال‌ در چوب، جان‌ ‌اف‌. سو، ترجمه‌ قنبر ‌ابر‌ا‌هيمي‌، دانشگاه تهران، 1370

 فر‌هنگ‌چوبشناسي‌، نيلوفر‌ي‌، پرويز، دنيا، تهران، 1363

 فيزيك چوب/ چوب، چوب – تشريح/ علي‌اكبر عنايتي/ 964-03-5508-9/ 86/02/29/ 32000 ريال

 مباني‌ و کاربرد‌ها‌ي‌ شيمي چوب، تاليف‌ ‌ارو شوستروم، ترجمه‌ سيد‌احمد ميرشکر‌ايي‌،، مرکز نشر د‌انشگا‌هي‌، تهران، 1371

 معماري و تزئينات ستاوندهاي چوبي دوره‌ صفويه در آذربايجان (شهرهاي: مراغه، بناب، عجب‌شير، گوكان، ممقان، خسروشهر( /معماري صفويه - ايران - آذربايجان، ستونهاي چوبي - ايران – آذربايجان/ سيروس خيري/ 964-95862-4-5/ 85/10/12/ 58000 ريال

 مقاومت‌‌ها‌ي‌ مکانيکي چوب و ‌عناصر ‌آن‌ و تحليل‌ قاب‌ ‌اور‌اق‌ لايه‌‌ا‌ي چوب، تاليف‌ قنبر ‌ابر‌ا‌هيمي‌، دانشگاه تهران، 1376

 مکانيک چوب و فر‌آورده‌‌ها‌ي‌ مرکب‌ ‌آن‌، تاليف‌ ژ. باديگ‌، ب‌. جين‌، ترجمه‌ قنبر ‌ابر‌ا‌هيمي‌، دانشگاه تهران، 1368

 مکانيک‌چوب و فر‌آورده‌‌ها‌ي‌ مرکب‌ ‌آن‌، تاليف‌ ژ. باديگ‌، ب‌. جين‌، ترجمه‌ قنبر ‌ابر‌ا‌هيمي‌، دانشگاه تهران، 1376

 مكانيك چوب و فرآورده‌هاي مركب آن/ چوب/ قنبر ابراهيمي، ژ باديگ، ب جين/ 964-03-3917-2/ 86/07/30/56000 ريال

 مو‌اد ‌اشبا‌ع‌کننده چوب، ترجمه‌ و تاليف‌ محمدحسين‌ ماجد‌ي‌ ‌اردکاني‌، مرکز تحقيقات‌ ساختمان‌ و مسکن‌، تهران، 137۳

مادرم جان دلم دوست دارم...

 

در نگاه پر فروغت در آفاقه سوکوتت تنها محبت را میبینم مهر تو در ذره ذره ی وجودم رخنه

کرده و حال به زیبا ترین و مقدس ترین واژه یعنی مادر قسم می خورم که دوستت دارم

مادر عزیزم روزت مبارک . . .

منشور حفاظت از شهرها و مناطق تاريخي، مصوب اكتبر 1987 ـ ايكوموس


مقدمه و تعاريف: همه جوامع بشري، چه آنها كه در طول زمان و بتدريج گسترش يافته‌اند و چه آنهايي كه يكباره و در نتيجه تصميم قبلي پديد آمده‌اند، نمودي از تنوع جوامع در سراسر تاريخ هستند.

اين منشور مربوط به مناطق شهري تاريخي بزرگ و كوچك شامل شهرها، شهرستانها و مراكز يا محله‌‌هاي تاريخي به اضافه محيط طبيعي و يا ساخته دست بشر آنهاست. اين مناطق گذشته از نقشي كه به عنوان مدارك تاريخي دارند، حاوي ارزشهاي فرهنگهاي شهري سنتي نيز هستند. امروزه بسياري از اين مناطق به واسطه توسعه شهري كه در نتيجه صنعتي شدن در همه جوامع صورت مي‌گيرد، مورد تهديد قرار گرفته، از لحاظ فيزيكي، بي‌ارزش و مورد بي‌اعتنايي قرار گرفته، آسيب‌ ديده يا حتي تخريب مي‌شوند.

شوراي بين‌المللي بناها و اماكن (ايكوموس) براي مقابله با اين وضعيت تاسف‌بار كه غالباً ضررهاي جبران‌ناپذير فرهنگي، اجتماعي و حتي اقتصادي در پي دارد، تنظيم يك منشور بين‌المللي حفاظت و مرمت بناها و اماكن (اين منشور معمولاً منشور ونيز خوانده مي‌شود) خواهد بود، ضروري مي‌داند. در اين متن جديد اصول، اهداف و روشهاي لازم براي حفاظت شهرها و مناطق شهري تاريخي، تعريف مي‌شود. اين منشور همچنين خواستار افزايش هماهنگي، ميان زندگي خصوصي و اجتماعي در اين مناطق و نيز ترغيب محافظت از آن دسته اموال فرهنگي هر چند كوچك از نظر مقياس است كه حافظه نوع بشر را مي‌سازد.همانگونه كه در توصيه‌نامه حراست و نقش معاصر مناطق تاريخي (ورشو ـ نايروبي 1976) و نيز در ساير اسناد گوناگون بين‌المللي بيان شده است، درك متداول از معناي حفاظت از شهر و مناطق شهري تاريخي، عبارت است از: اتخاذ گامهاي لازم براي حمايت، حفاظت و مرمت اين دسته از شهرها و مناطق و همچنين توسعه و انطبقا هماهنگ آنها با زندگي معاصر 

اصول و اهداف:

1. براي داشتن بيشترين تأثير، حفاظت از شهرهاي تاريخي و هر آبادي تاريخي ديگر و برنامه‌ريزي شهري و منطقه‌اي در همه سطوح.

2. خصوصياتي كه بايد حفظ شوند؛ ويژگي تاريخي بودن شهر يا منطقه شهري و همه عناصر مادي و معنوي كه اين ويژگي را متجلي مي‌سازد در بر مي‌گيرند، بخصوص:

الف ـ الگوهاي شهري كه با معابر و خيابانها مشخص مي‌شود.

ب ـ ارتباطات بين ساختمانها و فضاهاي سبز و باز.

ج ـ شكل ظاهري ـ داخل و خارجي ـ ساختمانها كه با مقياس، اندازه، سبك، مصالح ساختماني، رنگ و تزئينات مشخص مي‌شود.د ـ ارتباط ميان شهر يا منطقه شهري و محيط اطراف آن، هم محيط طبيعي و هم محيط ساخته دست بشر.

ه‍ ـ كار ويژه‌هاي گوناگوني كه شهر يا منطقه شهري در طول زمان به دست آودن است. هرگونه تهددي اين شرايط و خصوصيات، اصالت شهر يا منطقه شهري تاريخي را به مخاطره خواهد انداخت.مشاركت و مداخله ساكنين، براي موفقيت برنامه حفاظت ضروري بوده و بايد تشويق شود. حفاظت شهرها و مناطق شهري تاريخي، بيش از هر چيز به ساكنين آنها مربوط است.

4. حفاظت در يك شهر يا منطقه شهري تاريخي، مستلزم دورانديشي، يك ره‌يافت سيستماتيك و انظباط عمل است. ضروري است از سخت‌گيري و عدم انعطاف، پرهيز كرد چراكه موارد فردي مي‌تواند، مشكلات خاصي در پي داشته باشد. ر

روشها و ابزار:

5. قبل از برنامه‌ريزي براي حفاظت، انجام يكسري مطالعات با استفاده از علوم متفوت ضروري است.در تدوين برنامه‌هاي حفاظت، همه عوامل مرتبط شامل باستان‌شناسي، تاريخ، معماري، قواعد فني، جامعه‌شناسي و اقتصاد را بايد مد نظر قرار داد. لازم است اهداف اصولي برنامه حفاظت، همچنين اقدامات حقوقي، اداري و مالي لازم براي دستيابي به اين اهداف، به روشني مشخص شود.هدف از برنامه حفاظت بايد تضمين يك رابطه هماهنگ ميان مناطق شهري تاريخي و شهري به عنوان يك كليت باشد.مي‌بايد در برنامه حفاظت، مشخص كرد كه كداميك از ساختمانها بايد محافظت شوند و كدام تحت شرايط معين و كدام تحت شرايط كاملاً استثنايي، قابل محافظت هستند. قبل از هرگونه مداخله و شروع به كار بايد همه شرايط موجود را مستند كرد.برنامه حفاظت بايد از سوي ساكنين منطقه تاريخي مورد حمايت قرار گيرد.

6. تا تصويب برنامه حفاظت، هرگونه اقدام حفاظتي اضطراري بايد مطابق با اصول و اهداف اين منشور و منشور ونيز انجام شود.

7. نگهداري مستمر براي حفاظت مؤثر شهر يا منطقه شهري تاريخي، اهميت به‌سزايي دارد.

8. كار ويژه‌ها و فعاليتهاي جديد با ويژگي شهر يا منطقه شهري تاريخي باشد. جرح و تعديل اين مناطق با زندگي معاصر، مستلزم انجام دقيق اصلاحات در تسهيلات خدمات عمومي است.

9. اصلاح خانه‌سازي بايد يكي از اهداف اساسي حفاظت باشد.

10. هنگامي كه لزوم احداث ساختمانهاي جديد يا جرح و تعديل ساختمانهاي موجود احساس شد، رعايت شبكه معابر موجود به خصوص با توجه به مقياس و اندازه ضروري است. نبايد از خلق عناصر جديد هماهنگ با محيط بازماند چراكه اين قسمتها مي‌توانند به غناي منطقه كمك نمايند.

11. اطلاع از گذشته يك شهر تاريخي، يا هنگامي كه منطقه در طي تحقيقات باستان‌شناسي بايد بسط داده شود و معرفي شايسته يافته‌هاي باستان‌شناسي.

12. عبور و مرور وسايط نقليه داخل يك شهر يا منطقه شهري تاريخي مي‌بايد كنترل شود و براي احداث پاركينگ‌ها به نحوي كه به بافت تاريخي يا محيط آن آسيب نرسانند، برنامه‌ريزي شود.

13. در صورت لزوم پيش‌بيني احداث بزرگراههاي عمده در برنامه‌ريزي شهري يا منطقه‌اي، طراحي اين بزرگراهها به گونه‌اي باشد كه با عبور از ميان شهر يا منطقه‌ شهري تاريخي در آنها شكاف ايجاد نكنند، بلكه دسترسي به آنها را آسان سازند.

14. شهرهاي تاريخي بايد در برابر سوانح طبيعي و بلايايي چون آلودگي هوا و زلزله حمايت شوند تا بدين ترتيب حراست از ميراث و تأمين جاني و رفاه ساكنين ميسر شود.سانحه طبيعي هرچه باشد، اقدامات پيشگيرانه و مرمتي پس از وقوع سانحه بايد مطابق با ويژگي به خصوص اموال مربوطه باشد.

15. يك برنامه اطلاع‌رساني عمومي،  به منظور جلب مشاركت و مداخله ساكنين، بايد تنظيم شود و در اين راه بايد ابتدا از كودكان در سنسن مدرسه آغاز كرد.فعاليت انجمنهاي مردمي براي حمايت از ميراث نيز بايد ترغيب شده و اقدامات مالي در راستاي حفاظت و مرمت انجام شود.

16. تدارك آموزش تخصصي براي همه صاحبان مشاغل مرتبط با حفاظت، ضروري است.

تجارب مرمت در دگر کشورها

 
دانش پویای مرمت، دانشی است امروزی که پای در تاریخ معماری دارد. پر واضح است که مرمت گر امروز ما نمیتواند بی توجه و بی اطلاع از اقدامات پیرامونی اش چه آنهایی که امروزی و چه آنهایی که دیروزی می خوانیم شان، در عرصه مرمت باشد.

تاریخ مرمت از نگاهی متعلق به همه کشورهای متمدن است ولی کشورهای آزاد اروپایی را به عنوان آغاز گر این دانش به شکل امروزی اش هستند.

در کشور ما به جز بناهای خشتی که بیشتر مورد توجه هستند- الیته مطالعات در این زمینه چنان پربار نیستند و نتوانسته ایم به عنوان وزنه ای که دارای ثروتهای عظیم فرهنگی از این مصالح است، در عرصه های جهانی ظاهر شویم- بناهایی سنگی، آجری و حتی چوبی وجود دارند که متاسفانه کمتر مورد مطالعه و پژوهش قرار می گیرند. شاید یکی از دلایل این گفته را بتوان در پراکندگی و موقعیت دانشکده های کنونی مرمت جست. دانشکده های مرمت در کشور ما در شهرهای کرمان، اصفهان، قزوین، بیرجند و همدان واقع شده اند که بیشتر بناهای موجود در این شهرها خشتی یا آجری است.

به هر حال وبلاگ مرمت به عنوان رسالتی که برای خود تعریف کرده است به جمع آوری تکنیکهایی در زمینه مرمت بناها و محوطه ها در ایران و دیگر کشور های جهان می پردازد و آنها را در اختیار دانشجویان و اندیشمندان در این زمینه قرار می دهد.

در این پست تجارب مرمت بناهای چوبی ( بناهای ساخته شده با چوب) در هلند و بنایی سنگی در انگلستان آوره شده اند.

 

برای دانلود بناهای چوبی در هلند کلیک کنید

 

برای دانلود فایل توسعه و مرمت کتابخانه کمبریج انگلستان کلیک کنید

 

چرا مرمت می کنیم؟

 

یکی از سوالات اساسی که حول وحوش مرمت پیش می آید این است که چرا  و به چه خاطر به مرمت بناها و یا به طور کلی به مرمت ثروتهای فرهنگی می پردازیم؟

جوابهای گونه گونی می توانیم داشته باشیم نخست آنکه، به همان دلیلی که علوم انسانی را پی گیری و فرا می گیریم یعنی خود شناسی ومعرفت شناسی و اینکه به هویت تاریخی خود دست یابیم. به خصوص در سرزمینی مثل ایران که مکتوبات کمی در این باره داریم که این خود به روحیه و طرز تفکر مشرقی برمی گردد که در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست، می تواند مهم و قابل بررسی باشد.

دوم ، دستیابی و حفظ و نگهداشت آنچه به عنوان ارزش می شناسیم و تحویل آن به آیندگان تا آنان نیز در خور و شایسته خودشان از آنان بهره ببرند. و بتوانند با آگاهی از گذشته خویش حال و آینده خود را بهتر رقم زنند.

 

چرا مرمت می کنیم؟


سوال مهم دیگری که میتواند جلوی روی ما قرار گیرد می تواند این باشد که چه چیزی را مرمت می کنیم؟ به راستی آیا هرچه که از گذشتگان برایمان باقی مانده است باید مرمت شوند؟

برای جواب به این سوال باید به این نکته اشاره داشته باشیم، اینکه مفهوم ارزش را دریابیم یعنی اینکه ما ارزش را در چه چیزی می بینیم آیا فقط نشستن غبار تاریخی صرف می تواند دلیل موجهی برای حفاظت و مرمت باشد؟ یا انکه معمار یا سازنده اثر شخص شناخته شده ای باشد می توانیم آن اثر را با ارزش بدانیم؟

و اینکه آیا واقعا ما به آن اندازه امکانات نرم افزاری و سخت افرازی داریم که بتوانیم به شایستگی از این ثروتها حفاظت کرده و آنها را به نحوی وارد زندگی مان بکنیم؟

و آخر اینکه از لحاظ قانونی و حقوقی تا چه اندازه در این باره تلاش کرده ایم؟